ایران در آستانه پیوستن به باشگاه مالی شرق | آیا کنسرسیوم شانگهای تحریمها را دور میزند؟
به گزارش همشهری آنلاین، با اعلام رسمی حمایت کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای (SCO) از پیوستن ایران به کنسرسیوم بین بانکی (SCO IBC)، گمانهزنیها و تحلیلهای زیادی درباره آینده روابط اقتصادی ایران با شرق و تأثیر آن بر دور زدن تحریمها مطرح شده است. این تصمیم که در بیانیه تیانجین، پس از نشست شورای سران کشورهای عضو در چین اتخاذ شد، میتواند نقطهعطفی در دیپلماسی اقتصادی ایران باشد. اما سوال اصلی اینجاست: آیا این کنسرسیوم واقعاً میتواند مشکلات ناشی از تحریمهای غرب را برای اقتصاد ایران حل کند؟
کنسرسیوم شانگهای: ابزاری برای عبور از موانع مالی
کنسرسیوم بین بانکی سازمان همکاری شانگهای (SCO IBC) در سال ۲۰۰۵ به عنوان یک پلتفرم مالی برای تامین مالی پروژههای مشترک و تسهیل مبادلات تجاری بین اعضا تاسیس شد. در طول دو دهه فعالیت، این کنسرسیوم به ابزاری با نفوذ گسترده در اکوسیستم مالی منطقه تبدیل شده است. با توجه به تحریمهای مالی که ایران را از سیستمهای بانکی جهانی مانند سوئیفت جدا کرده، پیوستن به این کنسرسیوم میتواند مزایای قابلتوجهی برای تهران داشته باشد.
مهمترین فواید این پیوستن عبارتند از:
تسهیل مبادلات بانکی با ارزهای محلی: این کنسرسیوم به ایران اجازه میدهد تا با استفاده از ارزهای محلی کشورهای عضو مانند یوآن چین، روبل روسیه و روپیه هند، معاملات تجاری خود را انجام دهد. این امر وابستگی به دلار آمریکا را کاهش داده و ریسک تحریمهای ثانویه را به حداقل میرساند.
دسترسی به منابع مالی: ایران میتواند برای پروژههای بزرگ زیرساختی خود در حوزههایی مانند انرژی، حملونقل و صنعت، از طریق این کنسرسیوم وام و سرمایهگذاری دریافت کند. این منابع مالی میتوانند خلاء ناشی از خروج شرکتهای غربی و محدودیتهای مالی را پر کنند.
توسعه روابط اقتصادی: عضویت در این کنسرسیوم به ایران کمک میکند تا روابط تجاری خود را با ۱۰ کشور عضو سازمان شانگهای، که جمعیتی بالغ بر نیمی از جمعیت جهان را در خود جای دادهاند، تقویت کند. این گروه، که به عنوان یک وزنه تعادل آسیایی در برابر غرب در نظر گرفته میشود، پتانسیل بزرگی برای ایجاد یک بلوک اقتصادی قوی دارد.
چالشها و محدودیتها: آیا این کنسرسیوم راهحل نهایی است؟
در حالی که پیوستن به کنسرسیوم شانگهای یک گام مثبت برای ایران محسوب میشود، نباید از محدودیتها و چالشهای پیشرو غافل شد. این کنسرسیوم به تنهایی قادر به حل تمام مشکلات ناشی از تحریمهای جامع و گسترده ایالات متحده نیست.
محدودیتهای تحریمهای اصلی: کنسرسیوم SCO IBC نمیتواند به طور کامل تحریمهای اصلی آمریکا علیه بخشهای کلیدی اقتصاد ایران، به ویژه بخشهای نفتی، را بیاثر کند. این تحریمها همچنان مانع بزرگی برای صادرات نفت ایران و دسترسی به بازارهای جهانی هستند.
ریسک تحریمهای ثانویه: با وجود تلاشها برای استفاده از ارزهای محلی، برخی از بانکها و شرکتهای کشورهای عضو (مانند بانکهای بزرگ چینی یا هندی که با سیستم مالی جهانی ارتباط دارند) همچنان ممکن است از ترس قرار گرفتن در فهرست تحریمهای ثانویه آمریکا، در همکاری با ایران احتیاط کنند.
عدم جایگزینی با سوئیفت: کنسرسیوم شانگهای یک جایگزین منطقهای برای تسهیل مبادلات مالی است و هرگز نمیتواند مانند سیستم بانکی جهانی سوئیفت که بخش عمده تجارت جهان را پشتیبانی میکند، عمل کند. این کنسرسیوم تنها میتواند در معاملات با کشورهای عضو کاربرد داشته باشد و دسترسی ایران به بازارهای جهانی را تضمین نمیکند.
چشمانداز آینده
حمایت قاطع اعضای سازمان همکاری شانگهای از پیوستن ایران به کنسرسیوم بین بانکی، نشاندهنده تقویت روابط شرقگرایانه ایران و تعمیق همکاریهای اقتصادی در چارچوب این سازمان است. این اقدام میتواند به عنوان یک اهرم فشار بر غرب عمل کرده و به ایران در مذاکرات برای کاهش تحریمها، موقعیت بهتری ببخشد.
با این حال، این پیوستن به تنهایی راهحل نهایی برای مشکلات اقتصادی ایران نیست. اقتصاد ایران همچنان با چالشهای بزرگی در حوزه دسترسی به بازارهای بینالمللی، جذب سرمایهگذاری خارجی و مقابله با تورم داخلی مواجه است. موفقیت این گام به توانایی ایران در استفاده بهینه از این فرصت، توسعه روابط دیپلماتیک با کشورهای عضو و جذب سرمایهگذاریهای مشترک بستگی دارد. در نهایت، کنسرسیوم SCO IBC ابزاری برای کاهش اثرات تحریمهاست، نه یک راهحل جامع برای دور زدن آنها.
آیا ایران میتواند از این فرصت برای ایجاد یک جبهه اقتصادی قوی در برابر فشارهای غرب استفاده کند؟ زمان پاسخ به این سوال را مشخص خواهد کرد.