نسخه تکراری مدیریت بحران آب؛ افت فشار برای رهایی از جیرهبندی
به گزارش همشهری آنلاین، طبق آمارهای رسمی، ایران در زمینه دسترسی جمعیت شهری (۹۹.۹ درصد) و روستایی (۸۷ درصد) به آب شرب سالم، در ردیف کشورهای پیشرفته جهان قرار دارد. اما آینده این دستاورد روشن نیست. تغییرات اقلیمی، خشکسالیهای پیدرپی و افت بیسابقه ذخایر سدها، پایداری تأمین آب را بهشدت تهدید میکند.
سیاست وزارت نیرو برای افت فشار آب در تهران و سایر کلانشهرها، اقدامی گریزناپذیر معرفی میشود؛ اما این انتخاب بیش از آنکه راهحل باشد، مدیریت کمبود در کوتاهمدت است. آب بر خلاف برق کالایی نیست که با سرمایهگذاری سریع ظرفیت تولید آن افزایش یابد. طرحهای انتقال آب از دریا و الزام صنایع به استفاده از پساب اگرچه در حال اجرا هستند، اما در برابر روند فزاینده مصرف، آیندهای پایدار تضمین نمیکنند.
نسخه همیشگی؛ صرفهجویی کنید!
هر بار که تنش آبی شدت میگیرد، نسخه تکراری «صرفهجویی کنید» تجویز میشود. اما پرسش اصلی این است که چه اقداماتی برای تغییر واقعی الگوی مصرف مردم صورت گرفته است؟
یکی از راهکارهای مؤثر، توزیع تجهیزات کاهنده مصرف است. تجربه اصفهان در اجرای طرح اقساطی این تجهیزات روی قبوض آب، موفقیت نسبی داشت. اما توقف آن به دلیل مشکلات مالی تولیدکنندگان، فرصت مهمی را از دسترس خارج کرد. ادامه این سیاست میتوانست به کاهش ناترازی آب شهری کمک کند و از گرایش اشتباه مردم به خرید تانکر جلوگیری نماید.
هشدارهایی که دیگر جدی گرفته نمیشوند
بحران دیگر فقط کمبود منابع نیست؛ بیتفاوتی اجتماعی به هشدارها نیز به مشکل بزرگی تبدیل شده است. اعلام افت ذخایر سدها یا حتی اعمال افت فشار، دیگر حساسیت سابق را در جامعه برنمیانگیزد.
بسیاری از کارشناسان معتقدند این بیتفاوتی ناشی از نگاه مقطعی به آموزش و فرهنگسازی است. هر بار که بارندگیها کمی افزایش مییابد، آموزش و تبلیغات صرفهجویی به بایگانی سپرده میشود و بحران سال بعد دوباره همه چیز را از نو آغاز میکند.
پیامدهای اجتماعی و اقتصادی کمآبی
افت فشار و کمبود آب، تنها یک مشکل خدماتی نیست؛ ابعاد اقتصادی و اجتماعی گستردهای دارد. صنایع بزرگ که نیازمند منابع آب هستند، با خطر کاهش تولید و اشتغال مواجه میشوند. کشاورزی سنتی و پرمصرف نیز به سرعت سفره معیشتی روستاییان را کوچکتر میکند.
از منظر اجتماعی، افت فشار و قطعیهای مقطعی میتواند نارضایتی عمومی و احساس بیعدالتی در میان ساکنان مناطق مختلف شهری را تشدید کند.
حکمرانی آب؛ معضل اصلی در پشت صحنه بحران
بسیاری از کارشناسان باور دارند که ریشه اصلی بحران آب، نه در کمبود منابع، بلکه در ضعف حکمرانی آب است. نبود هماهنگی میان دستگاههای متولی، تعدد نهادهای تصمیمگیر، فقدان دادههای شفاف و نگاه سیاسی به پروژههای انتقال آب، همگی نقاط ضعف جدی مدیریت آب در ایران هستند. تعرفههای غیرواقعی و پایین آب شهری نیز نهتنها هزینههای مدیریت منابع را جبران نمیکند، بلکه انگیزهای برای صرفهجویی در میان مردم باقی نمیگذارد.
راهکارهایی برای عبور از چرخه بحران
برای رهایی از نسخههای کوتاهمدت و تکراری، مجموعهای از راهبردها ضروری به نظر میرسد:
۱. تعرفهگذاری پلکانی واقعی: مصرف بیرویه باید هزینهبر شود تا انگیزه صرفهجویی ایجاد گردد.
۲. توسعه بازچرخانی آب و پساب: بازچرخانی میتواند فشار بر منابع طبیعی را کاهش دهد.
۳. فرهنگسازی پایدار و مداوم: آموزش باید به سیاستی دائمی تبدیل شود، نه واکنشی مقطعی.
4. حمایت از تجهیزات کاهنده مصرف: توزیع گسترده این تجهیزات با مدلهای حمایتی میتواند اثر فوری داشته باشد.
5. تقویت حکمرانی یکپارچه آب: تشکیل نهادی فرابخشی برای هماهنگی تصمیمها حیاتی است.
6. اصلاح الگوی کشت کشاورزی: باید از محصولات پرمصرف به سمت کشتهای کمآببر حرکت کرد.
چرخه تکراری که باید متوقف شود
بحران آب در ایران دیگر صرفاً یک هشدار نیست؛ به واقعیتی ملموس تبدیل شده است. هر سال سیاستهای کوتاهمدت چون افت فشار، تنها نقش مسکّن را ایفا میکنند و بحران را به آینده موکول میسازند.
برای عبور از این چرخه تکراری، تغییر رویکرد در حکمرانی آب، اصلاح ساختار تعرفهها، ارتقای فرهنگ مصرف و سرمایهگذاری در فناوریهای نوین ضروری است. در غیر این صورت، روایت سالهای آینده همان خواهد بود: افت ذخایر، افت فشار و هشدارهایی که کمتر کسی به آنها توجه میکند.